صنعت چوب (نجاری، کار با چوب و هنرهای چوبی) یکی از تأثیرگذارترین صنایع ایران است. حدود ۱۵ درصد از شاغلان کشور در صنعت چوب و صنایع وابسته به آن فعال هستند. چوب یکی از جذابترین مواد در دسترس انسانها است که بهواسطه ساختار آن بهراحتی میتوان آن را تغییر شکل داد و سازهها و ایدههای جدید خلق کرد.
ابزارها و تجهیزات مختلفی برای کار با چوب در سطوح مختلف خانگی، کارگاهی و صنعتی به بازار عرضه شدهاند و شما با هر سطح از دانش فنی و یا حتی بهصورت تفریحی میتوانید ایدههای چوبی خود را خلق کنید.
با این توضیح در نظر داریم در این نوشته به راههای ورود به بازار، انتخاب رشته مناسب، انتخاب محصول مناسب، انتخاب ابزار مناسب، انتخاب درگاه فروش مناسب و … بپردازیم. با ما در ادامه همراه باشید.
در این نوشته هدف ما ارائه راهکارهایی برای افرادی است که قصد ورود به صنعت چوب دارند و یا اینکه در مراحل ابتدایی کار در این حوزه هستند. البته رعایت این موارد حتی برای استادکاری که چندین سال فعالیت دارد هم میتواند مفید باشد.
نکته اولی که برای ورود به بازار صنعت چوب و کسب درآمد باید در نظر داشته باشید، آموزش و کسب تجربه است. قبل از اینکه به این بازار فکر کنید، باید خاک کارگاه بخورید و نجاری را بیاموزید. نمیتوان بدون تجربه در این صنعت، پا به بازار گذاشت و بیگدار به آب زد.
حتماً از یک نجار خواهش کنید که شما را به شاگردی بپذیرد و حداقل یک سال در کارگاه نجاری به شاگردی و کسب تجربه بپردازید. درصورتیکه بعد از یک سال به این نتیجه رسیدید که این صنعتی است که به آن علاقه دارید، دستبهکار شود.
اگر امکان شاگردی در کارگاه نجاری ندارید، حتماً در دوره آموزش نجاری شرکت کنید و با کم و کیف این حوزه آشنا شوید.
پس از درک مقداری از مشکلات و سختیها و راحتیهای صنعت چوب (و زیرشاخههای آن) آماده ورود به بازار شوید.
اگر شناختی از دستگاههای نجاری ندارید، اگر شناختی از انواع چوب و متریال مورد استفاده در صنعت چوب ندارید، اگر هنوز با پوششهای مناسب چوب و نحوهی اجرای آن آشنا نیستید، اگر هنوز راه خود را پیدا نکردید و در رشته خود مستقل نشدید، هنوز زود است که وارد بازار شوید.
هرچند که نباید از این جمله بترسید؛ اما حداقلها را هم نباید فراموش کنید. فقط چون در یک پیج اینستاگرامی چند تایم لپس از ساخت یک سازه چوبی دیدید، نشانهی آمادگی شما برای ورود به بازار صنعت چوب نیست! چیزی که شما میبینید، نتیجه سالها تلاش و تجربه است و بهسادگی به دست نیامد.
شما میتوانید بهصورت تفننی کارگاه داشته باشید و هر از چند گاهی فروش انجام دهید؛ اما این روند استاندارد کار در این کار و کسب نیست.
نکته دوم، شناخت تواناییهای خودتان است. تا زمانی که درکی از تواناییها، اهداف و پتانسیل خود نداشته باشید، به هیچ کاری ورود نکنید. به حرف اینوآن اعتماد نکنید. هیچکس بهاندازه خودتان به افکار و تواناییها و قابلیتهایتان اشراف ندارد. مهم این است که بخواهید و انجام دهید.
شاید یک مشاور خوب بتواند راه را به شما نشان دهد؛ اما درنهایت شما هستید که باید راهکارهای مشاور را درست اجرا کنید. حرفهای زیبا اما بدون اقدام هیچ ارزشی ندارد.
ابتدا تواناییهای خود در کار با چوب، کار با ابزارهای چوب، اجرای رنگ چوب، کار با ابزارهای دستی مانند مغار و اره مویی، کار با ابزارهای حرفهای (سی ان سی چوب) و … را لیست کنید. با لیست کردن این موارد، درک بهتری از راهی که قرار طی کنید خواهید داشت.
شناخت این تواناییها به شما کمک میکند که انتخابی بهتر داشته باشید. در صنعت چوب ایران بیش از ۱۸۰ زیرشاخه وجود دارد که میتوانید در آن حضور داشته باشید که کسب ارزش و کسب درآمد کنید.
پس از مشخص شدن تواناییها، باید به دنبال علایق خود باشید. هر رشته، محصول، کار، خدمت و فعالیتی که در صنعت چوب وجود دارد و به آن علاقه دارید را لیست کنید. این رشتهها دو حالت دارند. یا برای انجام آنها تجربه دارید یا باید دوباره تجربه کسب کنید. نکته مهم اینجاست که اگر به کاری عشق و علاقه داشته باشید، درصد موفقیت شما بیشتر از افرادی هست که از سر اجبار یا توصیه دیگران مشغول به کارند.
در صنعت چوب بهعنوان صنعتی که هنرمند بودن و خلاقیت و ایده پردازی حرف اول را میزند، اگر عاشق کارتان نباشید با مشکلات زیادی روبرو خواهید شد. اگر عاشق کارتان باشید، سختیها کمتر به چشمتان میآید و با تمام وجودتان به فکر کار و پیشرفت خواهید بود.پس از بررسی تواناییها و علایقتان، باید بازار سنجی کنید. اینکه صرفاً به یک موضوع و رشته علاقهمند باشید یا تجربه داشته باشید کافی نیست. شما باید سنجیده رفتار کنید. بازار هدفتان را بررسی کنید. در بخش بعدی در مورد بازار هدف و بازاریابی بیشتر صحبت خواهیم کرد.
پس از به نتیجه رسیدن در مورد اینکه چه رشتهای از صنعت چوب موردعلاقه شماست، باید به سنجش بازار بپردازید. مطمئناً شما خدمت یا محصولی دارید که افرادی نیازمند آن هستند و ما به ازای آن به شما پول پرداخت میکنند. ابتدا بررسی کنید که این مشتریان چه افرادی هستند، چه خصوصیاتی دارند، آیا خدمات شما محلی (در جغرافیای محل کار) هست یا اینکه درگیر سیستمها حملونقل هستید.
برای دستیابی به مواد اولیه چه تهدیدها و فرصتهایی پیش روی شماست؟
اگر محدود به جغرافیای محل زندگی خود هستید، به دنبال رقبای حال حاضر باشید و بررسی کنید که آیا امکان رقابت یا رفاقت با آنها وجود دارد یا نه… ممکن است رقیب به حدی بزرگ باشد که توانایی رقابت با او را نداشته باشید و یا اینکه مجبور باشید هزینه و انرژی زیادی برای رسیدن به حداقلها صرف کنید. البته این موارد نشان از ترسیدن از حضور در بازار نیست.
اگر برای فروش محصول و خدمات محدود به شهر و استان خود نیستید، کمی کارتان راحتتر است. بازار ۸۰ میلیونی ایران به حدی گسترده هست که شما هم بتوانید بهعنوان یک تازهکار، سهمی از این بازار داشته باشد و چهبسا با یک برنامهریزی درست، سهم زیادی از بازار را جذب خود کنید.